بخش خبری دارد از گرم شدن قطب شمال میگوید. گزارشگر از وضعیت بحرانی امسال خبر میدهد و اینکه رکورد گرم شدن قطب امسال شکسته است. تصاویر از عبور کشتیها از مسیرهایی خبر میدهند که این موقع سال باید یخزده باشد. گزارشگر دارد شرایط گازهای گلخانهای کره زمین را مرور میکند و تصاویر یخها را نشان میدهد که تکهتکه جدا میشوند و درون آب اقیانوس میافتند.
اگر نگرانی محیطزیست را داشته باشی و موضوع برایت جدی باشد، قلبت از جا کنده میشود. گزارش حاکی از این است که برفهای قطب زمین نقش کولر را برای سیاره بازی میکنند. حجم برفها و سفیدیشان بخش قابلتوجهی از اشعه آفتابی را که به زمین میتابد بازتاب میدهد و از گرم شدن زمین میکاهد. اگر برفها آب شوند و از حجمشان کم شود، گرمای آفتاب مستقیم به آب اقیانوسها خواهد رسید و آبها را گرمتر خواهد کرد. گرمتر شدن آبها یعنی گرمتر شدن کل کره خاکی، یعنی آب شدن باز هم بیشتر یخچالهای طبیعی و برفهای قطبی و این روند اگر متوقف نشود، زمین گرمتر و گرمتر خواهد شد. گزارشگر دارد از عواقب هراسناک ماجرا میگوید و اراده کوچکی که برای کاستن از روند گرمایش زمین وجود دارد. از این میگوید که سوختهای فسیلی، گاز و نفت و زغالسنگ همچنان دارند میسوزند و رشد استفاده از انرژیهای پاک بسیار کند است. کشورهای توسعهیافته تلاش بیشتری دارند و کشورهای در حال توسعه و جهان سوم همچنان درگیر بدبختیهایشان هستند و خیلی که همت کنند، همان سوخت را میسوزانند و نه بیشتر.
در این میان میتوانی به حرفهای خطرناک ترامپ فکر کنی که آمده و جاهلانه از این میگوید که نیتی برای کاهش مصرف سوخت ندارد. ترامپ هم یکی از آن جنایتکارانی است که فقط به همین دو روزی که زنده است، نگاه میکند و کاری به آینده ندارد. میگوید چرخ اقتصاد و کارخانهها باید بچرخد و اگر رفتن به سمت انرژیهای پاک مانع از سرعت این چرخش باشد، جلوی آن را خواهد گرفت. میگوید سرمایهدارها باید پول دربیاورند و مهم نیست چقدر سوخت تولید و مصرف میشود و زمین چقدر آلودهتر و گرمتر میشود. مثل ترامپ در دنیا کم نداریم. فرقش این است که او حرفش را عریان به زبان میآورد.
مطمئنا کم نیستند حاکمانی در جهان که فکر میکنند اگر قرار است برای بهبود وضعیت محیطزیست و شرایط زندگی نسلهای آینده تلاشی بکنند، صد سال میخواهند سر به تن نسلهای آینده نباشد. بالاخره جنایت هم که فقط تروریسم و داعش و سر بریدن مردم در ملاءعام نیست. کسی که به خاطر منافع شخصی و گروهی یا به خاطر نادانیاش مرگ آدمیان را –برای امروز یا فردا- رقم میزند، جنایتکار است و یادمان باشد که برای جنایت کردن کسی نیت نمیکند. کیست که خودش را جنایتکار بداند؟ بیشترشان میگویند اگر مصیبتی روی میدهد، تبعات خیرخواهی و اندیشه نیک آنهاست. بعضیشان ممکن است بگویند برای وقوع یک امر پسندیده ممکن است کمی فاجعه هم به بار بیاید. خیلی از آنهایی هم که کارهایشان دنیا را به نابودی میکشاند، اصلا فکر نمیکنند.
وحشتناک است ولی حقیقت دارد. دنیا پر از ترامپ است. خطرناک بودن ترامپ بهدلیل آن است که تیغ دست زنگی مست افتاده. به خاطر همه سرمایه و امکاناتی است که حالا او برایشان تصمیم میگیرد و تعیین تکلیف میکند. برای بخش بزرگی از دنیای صنعتی وگرنه، در همان جهان صنعتی یا همین جهان سنتی که ما هم جزیی از آن هستیم، کم نیستند کسانی که ترامپ درونشان هنوز کشف نشده و اگر دستشان بود، دنیا را خیلی سریعتر و خشنتر نابود میکردند. همه کسانی که بیتوجه به آثار محیطزیستی تصمیماتشان، به فکر منافع دو روزهاند. کسانی که برای گرمایش زمین و مصرف سوختهای فسیلی و آلودگی آب و هوا تره خرد نمیکنند یا کسانی که علیرغم همه این تخریبها و آنچه نسلهای بعد باید بکشند، در مورد افزایش تعداد خودرو و کاهش منابع آب و افزایش جمعیت تدبیر نمیکنند...
لابد توجه کردهاید که امسال زمستان هم تقریبا مثل همه سالهای اخیر رکورد مصرف گاز را شکستهایم. آمارها در روزهای گذشته از افزایش 5 درصدی مصرف بنزین نسبت به 9 ماه اول سال قبل حکایت میکرد و لابد توجه کردهاید که چه تابستانهای گرمتری را میگذرانیم و چه زمستانهای خشکتری، اما گویا همه اینها هم نمیتواند خیلی از ما را به اصلاح سبک زندگی ترغیب کند و ظاهرا همه اینها نمیتواند برخی از مسوولانمان را وادارد که در کنار همه سیاستورزیها و دغدغههای شخصی و جناحی خودشان کمی بیشتر برای نسلهای آینده دل بسوزانند. به نظر میرسد «دونالد ترامپ»های درونِ خیلی از ما هنوز و همیشه فعال است و اگر نمیتوانیم مثل او شلتاق کنیم، شاید برای این است که وسعمان نمیرسد.
سیامک رحمانی
سردبیر هفتهنامه زندگیمثبت